به گزارش میز نفت٬ سیدغلامحسین حسنتاش درباره سوآپ گاز روسیه معتقد است این کار به ضرر کشور است. بخش هایی از مصاحبه وی با خبرگزاری بازار را می خوانید:
*همانطور که میدانید به دنبال حمله روسیه به اکراین و بحران در روابط روسیه و اروپا صادرات گاز روسیه به اروپا بسیار کاهش یافته است. درست است که این برای اروپا یک بحران است؛ اما میتواند برای روسیه هم یک بحران باشد. به این معنا که سهم درآمد صادرات گاز به اروپا در اقتصاد روسیه قابلتوجه است و کاهش این درآمد در بلندمدت میتواند برای روسیه هم مشکلساز باشد خصوصاً که روسیه درگیر هزینههای سنگین جنگی نیز هست بنابراین درست است که مسئله گاز اهرم فشار روسیه بر اروپاست؛ اما در بلندمدت میتواند اهرم فشار اروپا بر روسیه هم باشد با این حساب روسیه ازیکطرف دنبال این است که به هر صورت که شده برای گاز مازاد خود مشتری پیدا کند و از آن درآمد ایجاد کند. اما از سوی دیگر به نظر من این احتمال هم وجود دارد که روسیه بخواهد با امضای تفاهمنامههای مختلف با کشورهای مختلف وانمود کند که مشکل صادرات گازش حل شده است تا بتواند در مقابل اروپا دست برتر را داشته باشد و فعال برخورد کند.
*باید توجه داشت که روابط اقتصادی و تجاری ایران و روسیه خصوصاً درزمینهٔ انرژی سابقه خوبی ندارد. در گذشته نیز توافقنامههای زیادی منعقد شده که کمتر تبدیل به قرارداد شده و روسیه به تعهدات خود پایبند نبوده است. در مورد تکنولوژی روسیه چندان نمیتواند تأمینکننده فناوریهای موردنیاز ما باشد و در این زمینه هم تجربیات گذشته موفق نیست. من به خاطر دارم که در دوره ریاستجمهوری محمود احمدینژاد هم در این زمینه زیاد تلاش شد و سفیر وقت ایران در روسیه هم در این رابطه خیلی مشتاق و فعال بود و دفتر فناوریهای ریاستجمهوری هم بسیار فعال بود و اگر ذهنم درست یاری کند شاید حتی دفتر نمایندگی هم در روسیه برقرار کرد؛ اما حاصل چندانی نداشت.
*در مورد سواپ گاز و فرآورده هم به نظر من فرصتهای محدودی وجود دارد به لحاظ اینکه با توجه به تحریمهای هر دو کشور بازارهای هدف ما یکی است و بهنوعی رقیب هم هستیم. مشکل دیگر این است که مرز مشترک هم با روسیه نداریم و این هم کار را سخت میکند. سواپ یعنی اینکه گاز یا فرآورده را از جایی از روسها بگیریم و در جای دیگری تحویل دهیم به چه هدفی به هدف صرفهجویی در هزینه حمل، مثلاً فرض کنید کشور عراق گاز بیشتری از آنچه از ما خریداری میکند نیاز داشته باشد و برود با روسیه قرارداد خرید گاز ببندد و فرض کنید ما هم در شمال شرقی کشور گاز لازم داشته باشیم، آنگاه معنی سوآپ این است که چون ما منابع گازیمان به عراق نزدیکتر است و فاصله کمتری نسبت به رساندن گاز به شمال شرقی کشور دارد ما گاز را در جنوب غربی به عراق تحویل دهیم و در شمال شرقی از روسیه تحویل بگیریم که در هزینه حمل صرفهجویی شود. این فقط یک مثال است اما در همین مثال مشکل این است که ما در شمال شرقی مرز مشترک با روسیه نداریم و ترکمنستان و قزاقستان بین دو کشور قرار گرفتهاند که خود ترکمنستان نیز گاز مازاد صادراتی دارد. به همین صورت میتوان نشست و به نقشه نگاه کرد و فکر کرد که کجا میتوانیم سوآپی انجام دهیم که منطق و صرفه اقتصادی داشته باشد و چگونه. به نظر من واقعیت این است که فرصتهای بسیار محدودی در این رابطه وجود دارد.
* باید مشخص شود که این گاز چگونه و از چه مسیری قرار است از روسیه به ایران برسد. بعضیها در این رابطه برداشتهای اشتباهی دارند مثلاً عنوان میکنند که قبل از انقلاب ما گازمان به شوروی میرفته و حالا از همان خط لوله میتوانیم استفاده کنیم و توجه نمیکنند که آن موقع جمهوری آذربایجان جزو شوروی بود و درواقع گاز ما به آذربایجان میرفت نه روسیه، چرا چون منابع گازی شوروی که عمدتاً در شمال روسیه و سیبری بود با آذربایجان فاصله بسیار زیادی داشت و انتقال گاز در این مسافت اقتصادی نبود و لذا شوروی آمده بود و با اعمال فشارهایی، گاز ارزانتری را برای آذربایجان از ایران خریداری کرده بود که ابتدای انقلاب به خاطر قیمت خیلی پایین متوقف شد.
*بنابراین مسئله اول نحوه انتقال است. حالا اگر به فرض این مسئله حل شود برای کشوری که روزانه بهطور متوسط ۸۰۰ تا ۹۰۰ میلیون مترمکعب گاز مصرف میکند و متأسفانه در زمستان هم کمبود دارد ۵۵ میلیون مترمکعب در روز (۲۰ میلیارد مترمکعب در سال) عدد خیلی بالایی نیست ما فعلاً دو مقصد صادراتی فعال داریم میتوانیم مقداری را به ترکیه اضافه کنیم و مقداری را به عراق و در فصول سرد مقداری را صرف جبران تعهداتمان به این دو کشور کنیم البته در مورد ترکیه باید توجه کنیم که روسیه مستقیماً به ترکیه گاز صادر میکند و احتمالاً اگر لازم باشد خودش میتواند مقدار آن را افزایش دهد. من مشکل میبینم که این کار قابل تحقق باشد.
* روسیه قبلاً در غرب رقیب ما بود که برای حفظ انحصار خود در بازار گاز اروپا سعی میکرد امکان نفوذ در این بازار برای ما فراهم نشود و به نظرم ما را به سمت شرق سوق میداد. حالا با توجه به محدود شدن در غرب، به شرق روی آورده و ممکن است در شرق هم فرصتهای بالقوه ما را محدود کند. بعضیها این را فرصتی برای ورود ما به بازار گاز اروپا میدانند و به سه مانع توجه ندارند اول اینکه اصولاً ما گاز بیشتری برای صادرات به اروپا نداریم و بالانس گاز ما از این پس سالبهسال منفیتر خواهد شد و دوم مانعتراشی خود روسیه و ایالاتمتحده است که او هم با صادرات گاز ما به اروپا مخالف است. در مورد سواپ هم قبلاً توضیح دادم.
*مسافت مستقیم روسیه برای صادرات به ترکیه بسیار نزدیکتر است البته از بستر دریای سیاه که در مورد احداث خط لوله جدیدی از بستر دریای سیاه هم توافق کردهاند؛ که موسوم به خط لوله جریان ترکی یا ترکاستریم هست و این خط لوله دوم بعد از بلواستریم یا جریان آبی خواهد بود که هماکنون فعال است. ضمناً به یک نکته مهم هم کمتر توجه میشود و آن این است که آیا روسیه میخواهد تا ابد با غرب و اروپا در ستیز باشد. نباید فرض کرد که روسیه تمام آینده و برنامههای خود را بر این اساس تنظیم کرده است.
*به نظر من روسیه ممکن است در یک شرایطی که احساس کند موضع فعال و دست برتر دارد با اروپاییها به تفاهم برسد. البته اروپا در مورد گاز و انرژی دیگر هرگز اعتماد گذشته را به روسیه نخواهد داشت و سیاستهای کاهش وابستگی خود به روسیه را به جد دنبال خواهد کرد. در هر حال نباید فرض کرد که روسیه تمام آینده خود را بر اساس تداوم تخاصم باغرب و اروپا طراحی کرده است مگر اینکه در این رابطه اطمینان کامل حاصل کنیم وگرنه روسیه فقط ممکن است دنبال دست برتر برای مذکرات و توافق باشد.
*ما در حال حاضر حدود ۷۵ در صد کل سبد انرژیمان از گاز تامین میشود و حداکثر جایگزینی ممکن را انجام دادهایم و با زیرساختهای فعلی به نظر من امکان جایگزینی بیشتر وجود ندارد.
* ترکیه از دیرباز بیشتر علاقهمند بوده که به یک هاب گازی تبدیل شود یعنی گاز را از روسیه، ایران و از هر جایی که میتواند خریداری کند و به یک صادرکننده مستقل به اروپا تبدیل شود که البته تاکنون موفق نبوده است.۲ شهریور ۱۴۰۱ - ۰۰:۲۵
کد خبر: ۱۷۰٬۰۲۳اخبار مرتبط
دیدگاه ها